از ازل تا ابد
داغدار غم تو هستیم
نام محمد ص که می آید داغ دار صورت توایم... صورتی که پدر می بوسیدش...
نام علی که می آید... داغ دار سینه و بازوی تو ایم...
نام حسن که می آید، نام کوچه ها دیوانه می کند دل عشاقت را...
مادر...
پشت علی کی خالی شد در حضورت
تمام قد و با همه دل و جان امام زمانت را یاری کردی
سینه ات سوراخ شد
پشت در به آتش کشیدنت
محسنت را شهید کردند
دستور داد به قنقذ: بزن با قلاف شمیر بانویی را که حریف چهل مرد عرب شده!
بازویت کبود شد
صورتت در مسجد نبی! مسجد پدرت! پدری که به احترامت تمام قد در مقابلت می ایستاد!
صورتت را در مسجد النبی نیلی کردند...
لعنت بر قاتل فاطمه الزهرا
لعنت بر کسی که در مسجد النبی صورت تنها دختر پیامبر که نه، ام ابیهای پدر را نیلی کرد
دختری که به فرموده نبی بوی بهشت می داد و رضای خداوند در رضای او بود
دختری که پدر به احترام ورودش تمام قد می ایستاد، خم می شد، دستانش را می بوسید
لعنت بر کسی که دستور آتش زدن در خانه تو را داد... خانه ای که محل رفت و آمد جبرئیل بود!
لعنت بر آنکه فدک را غصب کرد، صورتت را در مسجد النبی نیلی کرد، به ضرب و زور از همگان بیعت گرفت،
میخ را بر در که نه، بر تنت کوبید، درب خانه که نه، تو را پشت در به آتش کشید، محسنت را شهید کرد،
علی را به زنجیر کشید، به قفذ دستور داد تا با قلاف شمیر بازویت را نیلی کنند...
لعنت بر او که تو را کشت... مادر
لعنت بر آنکه پایه گذار سقیفه شد...