سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

در شب آمدنت

من جوان بودم و شاد

غنچه ای پاک و لطیف

پر هیاهو و پر از شوق و نشاط

عشق تو پایه آمالم بود

 

تو به لبخندی دل و جان را بردی

و تو رفتی و من اینجا ماندم

بی تو من جا ماندم

 

تو که رفتی و دگر در دل و جان

جز خزان هچ نبود

تو که رفتی دل و جان خلوت شد

از گل و شوق و بهار

تو که رفتی و دگر بی خبر از حال دل عاشق بی تاب و غریب...

بی تو من جا ماندم...

 

آسمان جای تو بد

و زمین جای من است

من کجا و تو و عشق تو کجا...

 

 

از پس عالم طوفانی و پر درد خزان

باز از راه رسید

فصل زیبای بهار

عشق آواز بهاریست که از نای دلت می روید

عشق شوقیست برای رستن

عشق بالیست برای پرواز

...

بی تو من جا ماندم

 

 

نیمه شب های بهار

گر که باران بهاری به لطافت برسد

یا که شبنم بنشیند لب حوض

یا نسیمی بوزد

باید این را به دلم مشق کنم

"آسمانی باید شد

آسمانی باید دید

هر چه از خاک بود

زود خواهد پوسید."

 

 

شاعر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا #عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی

 






تاریخ : پنج شنبه 98/4/20 | 11:50 صبح | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 

 

بیاد آر آسمان من

شبی در غربت عشقم

تو را از عمق دریای دل مستم

از عمق جان پر دردم صدا کردم.

نگه کردی ...

نه خندیدی ، نه رنجیدی

نه آوایی ، نه پروایی

نگه کردی مرا با آن دو چشمان پریشانت

 

به تو گفتم که چون چشمه به دشت دل صفا دادی

به لبخندی صفا دادی دل پر درد و رنجورم

به تو گفتم:« به قلبم آتشی بودی که سوزاندی دیارم را »

به تو گفتم که درگاه حریم دل شده خاکستر عشقت

به تو گفتم که قلبم در حضور عشق پاک تو تپش دارد

نگه کردی ...

و لبخندی روان کردی به این مجنون حیرانت...

 

به تو گفتم :« به حال دل نگاهی کن

صدایم کن

صدایم کن ...

به تو گفتم که در عشقت خرامانم

به حال دل نگاهی کن

صدایم کن ...صدایم کن...

وتو خاموش و بی پروا

نگه کردی ... نگه کردی...

 

به تو گفتم که قلبم پر ز عشقت شد

نه جز وصلت شفا مانده

نه جز دردت فنا مانده

صدایم کن... صدایم کن...

و تو آرام و مهتابی نگه کردی به چشمانم

 

 

نمی دانم چه ها خواندی ز چشمانم ... چه فهمیدی ؟!

نفهمیدم ، ندانستم

و تو حتی پس از آن هم ...

نمی دانم ،نمی دانم...

 

 

ولی در حسرت دیدار تو رفتم به آنجایی که بودی و

ولی دیگر نگاهت هم نبود آنجا...

 

تو ای عشق و صفای جان

تو ای زیبای بی همتا

توای معنای پیچک های بی پروا

تو ای عمق صداقت ای شفای دل

تو را از عمق جان هر شب صدا کردم

نمی دانم ندایم را ز گوش قاصدک های سر راهت شنیده ای؟

من آنها را فرستادم.

 

 

 

اثر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #غنچه #ماه #غنچه_و_ماه #زهرا # عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی

 






تاریخ : چهارشنبه 98/4/19 | 11:18 صبح | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 


نمی گیرد سراغ من دل پر از صفای او
 چرا با من چنین کرده حضور با خدای او


شبانگاهان به عشق او شدم غرق صفای دل
 چه بارانی عجب ابری نخشکید از برای او


خدا ای مرحم دل ها ببین حال خراب من
 بگو با گل دل بلبل شده مست از هوای او


چه خوش آرام می گفتم از او پنهان کنم حالم
 ولی تابم به لب آمد بگو دل شد فدای او


به شوق روح سرسبزش به هر سو رفته ام اما
ندیدم یک نشان حتی ز درگاه خفای او


سکوت تلخ و سنگینم نیابد انتها دیگر
چه راهی هست جز باران در عشق جانفزای او


دل یاس پر از خونم دعای وصل می خواند
اجابت گر کند جانان دهم جان از برای او

 

 

اثر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #غنچه #ماه #غنچه_و_ماه #زهرا # عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی






تاریخ : شنبه 98/1/17 | 4:46 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 

چه درد سرد و لطیفی گرفته قامت من

دل رمیده و بی کس کند حکایت من


چه مانده از همه عالم درون خلوت دل

وجود خود کندم هر دمی شکایت من


سبک نسیم سحر در نگاه نرگس صبح   

 عبور سرخ حضورش کند روایت من


چه ساده دل بخرامیدم از نهایت عشق

 چه بی خبر دل از آن پرتگاه و قایت من


همیشه بی کس و تنها سرودم از گل و عشق

کجایی ای گل پاکم که رفته راحت من


  تمام تلخی هجران چشیدم و پایان

به حسرت نگهش کرده او هدایت من


چه التهاب گرانی درون قامت عشق 

 تپیده و همه شب ها کند روایت من


چه بی نوا شده یاسم از عشق تو پرپر

به رحم خود نظری کن بر این شهامت من

 

 

شاعر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب کوچه باغ آسمان از سروده های سیده زهرا رحمانی

 






تاریخ : شنبه 98/1/10 | 9:40 صبح | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 

باز گردد روزگار عاشقیمان ای بهار

 باز جویم عطر خوب شوق ایمان ای بهار


بامدادان نور قرآن کرده دلهامان جوان

 باز این دلها شود پر ابر و باران ای بهار


باز هم باران زیبای بهاری جان دهد 

 بر امید خشک این قلب پریشان ای بهار


تو مرا عمری شدی معنای عشق و آرزو 

گرچه راه آشنایی بوده پنهان ای بهار


باز هم در آسمانم پر گشودی بلبلم 

دل سپردی روح بردی مرحم جان ای بهار


غم مخور ای عاشق و معشوق پاک و مهربان

ای که قلبم شد ز تو مست و گل افشان ای بهار


ما اسیر عشق گشتیم و خدا بر ما رساند

آن حضور جنتی را در دل و جان ای بهار


شعر عشق یاس مجنون از تو شد بس ماندنی

با تو قلبم پر شد از اشعار و دیوان ای بهار

 

شاعر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز  از سروده های سیده زهرا رحمانی

 






تاریخ : شنبه 98/1/10 | 9:39 صبح | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 

 

غنچه نشکفته را بین دل ز خشکی ها رمید

خون دل جوشید و عشقی ماندنی تر را بدید


نیمه ره در کنج خلوت های شبهای سیاه

در پی عشقی هراسان شد بدور از یک گناه


آه دل جوشید و خون شد قلب مست و ماه او 

یک نگاه ساده مه شد شروع راه او


دیده پر از شبنم و دل پر ز آه یا خدا

رحم کن بر زخم قلبم ای پناه خوب ما


اشگ حسرت، ابر پنهان کرد روی پاک ماه 

بغض پر شد در دل مست و لطیف و بی پناه


باد آمد ابر بارید و ندید او روی ماه

چونکه روشن شد هوا او وصف کرد از کوی ماه


چهره تابان و روی مهربان و ماندنی

 شعر عشق و لحن زیبا و حضوری خواندنی


یاد کرد از عطر شوقش در حضور سبزه زار 

دل چو مست ماه زیبا و حضوری گریه وار


چشم ها غرق خلوص وقلب سرشار و لطیف

 نرمش خورشید کرد آن را خوش اندام و ظریف


عشق گل را کرد زیبا و لطیف و پر توان 

 گشت ماهی بی نظیر و پر ز عشق آسمان


عشق نور مهربان ماه در شبهای تار 

 در گلستان عروجش شد به راهی ماندگار


صوت عشقش را شنید آن بلبل مست و غریب 

شد به یاد گل سراسر غرق آوازی نجیب


قاصدک ها جویباران چشمه ساران شد خبر 

  در پناه عشق پاکی زنده شد قلبی دگر


. . .


 

لحظه ها در حسرت مه گل شکفت و خسته شد

چونکه شب شد باز عشقش با رخ مه بسته شد


گل نگاهی کرد بر ماه و بخواند از قلب خویش

ماه مبهوت از حضور عاشق سر مست خویش


ماه آرام از سماء و عشق بی حد راز گفت

 چشم گل را باز کرد و از شب و پرواز گفت


از عروج بی نهایت تا خدا فریاد کرد

عاشقی را شوق خواند و قلب گل آزاد کرد


گل که مست از خالق خود همره مه زنده شد

در ره او پاک گشت و پر ز آب دیده شد


مه نشان از عشق داد و گل سراپا شد صفا

شد جدا از روی ماه و مست قلبی با خدا


چونکه گل دید آن حضور ساده و زیبای ماه

شرم کرد از عشق رویش شد پر از دنیای ماه


چون به اوج عشق خالق گل سرود از مستی اش

 پر گشود از جسم خاکی دل بکند از هستی اش


جسم پژمرد و دلش شد زنده و غرق صفا 

 دل سرود از عشق پاک و چشمه یاد خدا


صبح بلبل جسم گل دید و شد آگاه از دلش

 غرق کوی عشق خالق بس سرود از محفلش


عالم و آدم شده پر از حضور و بوی گل

چونکه خالق گشت معشوق و چه خوش شد خوی گل


شب مکان عشق گشت و شبنم و نور و صفا

 عالمی پر از حضور و عشق بیتای خدا

 


 

اثر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #غنچه #ماه #غنچه_و_ماه #زهرا # عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی






تاریخ : جمعه 98/1/9 | 8:4 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 

 

در و دیوار و سکوت

تپشی بی پروا

و نیازی در دور

و دری بسته به دریای حضور

آسمانی ابری

ابرهایی سنگین

سخت و خشک و تاریک

سخره هایی مغرور

 

عصر سنگین تحرک با فکر

مغزهایی فعال

روح هایی خاموش

قلب هایی تاریک

عقل هایی خفته

و عدالت شده محکوم به مرگ

در ایمان بسته

واژه نرم دعا نا مفهوم

 

چه کسی گفت که دل مانع فکر است...چرا

فکر فعال شده مانع پرواز و دعا

چه کسی گفت که یک بال بس است؟!

 

من همای ره خویشم و دو بالم را می خواهم

در همین عصر سکوت

آسمان آبی و زیبا و لطیف است پر از نور و صفاست

و پر از رامش عشق

 

من که خود می دانم

که دعا فکر مرا می شوید

و از آن فکر زلال

شوق پرواز چه جان میگیرد

تا رسیدن به یقین

تا عروج دل و دین

تا سر چشمه علم

تا حضور فریاد

 

فکر فعال من... امروز بیاندیش که باید برویم

سخره ها را بشکاف

تا رسیدن به خدا

مرگ در چند قدمیست

راه پرواز مهیاست به پا خیز در این عصر سیاه...

 

 

اثر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی

 






تاریخ : چهارشنبه 97/9/7 | 10:40 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

Related image

 

در پی نوری باز

در پی عشق کجا می گردی

عشق در دل جاریست

عشق یعنی نگه پر تپشت

عشق یعنی دل معصوم و پر از احساست

عشق یعنی باران

عشق یعنی یک گل

عشق یعنی آواز

عشق یعنی پر پرواز کبوتر در نور

عشق یعنی صدها گل سرخ

که شناور شده در رود زلال

عشق یعنی یک برگ

در میان دستان ترک خورده باد

عشق یعنی طوفان

عشق یعنی تو تعجب کنی از لطف و گذشت

عشق یعنی یک بغض

که ز شادی نگاهی چو تبسم شود آرام و لطیف

 

تا کنون شیهه اسبی نگران را دیدی؟

یا نوای غم مرغی تنها؟

یا که جان دادن یک بوته سرخ؟

یا فرار دل دیوانه آهو در نور؟

دیده ای چشم میان تب احساس شناور باشد؟

 

عشق سرشار میان نگه است

نور عشق است در این ظلمت شب های دراز

عشق معنای نگاهیست غریب

و صدای معصوم شبی بیدار است

و صدای باران

شرشر پاک نگاهی ویران

سیل ویرانگر آهی جانکاه

و غزل های قناری در غربت نور

نور... آه ای نور

دل کجا رفت که رفت

گر دلی را دیدی

خبرش را بده ای ساقی عشق

قاصدک رفت از این گورستان

و سحر نیست که ما را نگهی بگشاید

تک و تنها ماندی

و کسی نیست که یابد تو و دل را جانا

می درخشد نوری

می دوی مست و خراب

چشم بگشا... دیدی؟

آن همان عشق عمیق و زیباست

ابدی... بی پایان!

سیل باران اینجاست

نور و لطفی بی حد

و صدای نفسی گرما بخش

مستی و غنچه و نور

همه چیز... عشق اینجاست

 

شاعر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی

 

 






تاریخ : یکشنبه 97/8/13 | 3:15 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

Image result for ?برای تو?‎

 

آسمان گریه نکن

چشمه ها رفتنی اند

آب ها رفتنی اند

سبزی دشت و رخ خوب رخان رفتنی اند

 

آسمان گریه نکن

از چه اینگونه قرارت رفته

چه کسی قلب بزرگت به فشار آورده

ای تو کاشانه من

همه شب گریه تو صبر مرا می روبد

آسمان یار لطیفم دمی از نور بگو

آسمان چشم مرا باراندی

بغض چشمان لطیفت ز چه بیتاب شده؟

 

آسمان گریه نکن

چشم های پاکت

قلب من می فشرد

ز چه بی تابی تو؟

 

آسمان گریه نکن

من ز تو خسته ترم

و ز تو تنها تر

 

همه گل ها خشکند

همه گل ها پرپر

تو مگر در غم خود تنهایی؟

ما همه گم شده ایم

چه کنیم گر که نداریم مهی در دل خویش

آسمان گریه نکن

آسمان خوب ببین

آسمان شاد بخند

آنگه محبوب دل ماست درون دل ماست

چشم زیبای دلت را بگشا

و ببین عشق عظیمی که تو را می خواند

 

دیگر آرام بگیر

اشک تو بس زیباست

به من آرام نگه کن که نگاهت زیباست

 

تو چه آرام شدی

حال من می بارم

عشق اینجا سرشار

عشق اینجا زیباست

عشق اینجا بی حد

چه تمنای لطیفی که جهان می پاید 

 

شاعر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی

 






تاریخ : یکشنبه 97/8/13 | 3:2 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 

http://s8.picofile.com/file/8323094126/wp_image_143605109.jpg


بیا به روی پلک های آسمان

نگاه کن به ابر های بی امان

و عطر خود روان نما

دلم چه بی قرار و بی امان هنوز هم

تو را میان لاله ها صدا کند

هنوز هم صدای تو

مرا لطیف میکند

و نام تو...

چه شورشی درون دل به پا کند

آه ... ای عزیز دل

دلم برای دیدنت

برای یک نگاه تو

تمام جان فدا کند

ای تمام عشق و آرزو و هستی ام

میان خاطرات من نهان شدی

میان دشت های آرزو

عاقبت دمی رسد که من به تو نگه کنم

دمی که راز عشق من میان آن نهفته است

ای بلور پاکی از نگاه تو صفا گرفت

بیا به چشمه سار بی دریغ

کنار قلب مهربان و ساده ام

کنار عشق پاک و مست و ماندنی

میان سالهای التهاب و تلخ من

عشق تو هنوز هم مقدس و لطیف مانده در دل پر از گناه و تار من

عشق تو...

تو ای زلال تر ز چشمه بهشت های جاودان

ای صفای آسمان

ای تو آسمان من

سرو سبز کوچه خیال من

ای صداقت عمیق و ریشه ای درون روح و جان من

من تو را درون آن نگاه بی ریا و بی دریغ تو شناختم

من تو را شناختم

آه... ای همیشه در خیال من

 

رفته ام از عشق تو به کوه باصفا و سبز آرزو

و دست برده ام به سوی آسمان نور

خدا خدا نموده ام برای چشم های پاک تو

دگر وصال تو نجسته ام ولی تو را سپرده ام

به دست آشنای خویش

خدای مهربان خویش

خدای مهربان که عشق را درون قلب ما نهاد

ای صفای آسمان

ای سکوت بی کران

هر شب آسمان به عطر تو نوا دهد به لحظه ها

آسمان که گشته گاهواره ات

من تو را ستو ده ام

خوش به حال تو

تویی که آسمان درون توست

و تو میان آسمان

از آسمان مرا نگاه می کنی

اشک های من به پای خود روانه می کنی

مهر خویش را از آن مکان به سوی من سیل می دهی

و باز هم دعای من برای تو روانه می شود

 

قلب من فدای تو

چشمه های پر خروش عشق من برای تو

سلام گرم تو برای من

و نرمش لطیف و لرزش صدای من برای تو

بوی خوب خنده ات برای من

ترس و اضطراب و خنده های شادمانه ام برای تو

 

شبانگه است ای لطیف تر ز چشم نرگس و سمن

و عطر تو چه پر شده درون لحظه های عشق

رخت چو ماه بر خیال آبی ام بتابد و به عشق تو

تمام آسمان خود سیاه تر نموده ام

که خوب تر ببینمت

 

باز هم چه خسته تکیه داده ام

به سخره های سنگی و

نگاه من

به سوی تو

به سوی یک خیال سبز

حس سرخ احتیاج

حس تلخ دوریت

حس گنگ زندگی درون لحظه های آبیم روان شده

ای تو اهل آسمان

سرزمین خاکی ام مرا به درد آورد

کی رسد که پر کشم به سوی تو

به سوی دشت آبیت

آه من از عشق تو

خنده ات به عشق من

فدای خنده های تو

...

خنده ات به روح من صفا دهد

خنده ات به درد دل شفا دهد

خنده ات به روح و جان جلا دهد

 

بیا به خواب من به جان لاله های سرخ عشق

به جان نرمی عبور تو

به جان سادگی تباری حضور من

ای پرستوی رفته از دیار من

...

در دیار آسمان برای من دعا بکن

من فدای تو

تو ای کبوتر سپید من

تمام من فدای تو

 

تو در میان قلب من همیشه زنده و خوشی

در دلم پر از نفس پر از نگاه گرم توست

هنوز یاد تو مرا جوان کند

هنوز عشق تو... گرم و پاک و روشن است

آه های عاشقانه ام هنوز از نگاه توست

تو که بوده ای که بعد تو دلم تو را رها نکرد

خواهشی هنوز در دلم پر از جوانه است

در آسمان مرا بخوان

مرا بسوی خویشتن بخوان

و از خدا بخواه تا مرا از این زمین سرد رها کند

تا شوم چو تو

اهل آسمان

آبی و لطیف و خوب

مثل تو

ای عزیز قلب خسته ام

اشک های من فدای چشم های مهربان و صادقت

عاشقانه دوست دارمت

مرا بخوان...

 

 

شاعر: سیده زهرا رحمانی


#سیده_زهرا_رحمانی
#شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #شهید #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز  #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس

برگرفته از کتاب شکر عاشقم هنوز از سروده های سیده زهرا رحمانی

 

 

 






تاریخ : یکشنبه 97/8/13 | 2:47 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.