چرا ز درد تو گفتم غمت صفای دلم بود
چرا ز روی تو خواندم رخت شفای دلم بود
چرا خیال حضورت شده حدیث زبان ها
حضور مملو از عشقت فقط برای دلم بود
همیشه چون دل دریا پر از متانت و نوری
بگو که چشم لطیفت دعا سرای دلم بود
چرا رمیدم از عشقت چرا جفا به تو کردم
تویی که هر نگه تو دل و دعای دلم بود
مرا ببخش و گذر کن ز هر چه بد که نمودم
فکنده ام غم دنیا و آن ریای دلم بود
بیا به شوق گذشته به کوچه باغ ملائک
به گلسرای دوعالم که آن بهای دلم بود
من و تو و دم عیسی میان عالم عرفان
چو لحن یاس لطیفم دمت شفای دلم بود
شاعر: سیده زهرا رحمانی
#سیده_زهرا_رحمانی #شاعرمعاصر #شاعر #معاصر #زهرا # عشق #خدا #باران #تنهایی #نور #تکیه_گاه #غم # آرامش #نور #نور_خدا #باران_نور #شعر #غزل @غزل_عشق #شکر #عاشقم #هنوز #نور #خدا #عشق #شهید #عشق_خدا #باران_عشق #شکر_عاشقم_هنوز #عشق_خدا #سیده_زهرا_رحمانی_یاس
#یاس
برگرفته از کتاب کوچه باغ آسمان از سروده های سیده زهرا رحمانی