موشکافانه مرور می کنم

همه ثانیه ها را

...

همه جا مراقبم بودی

خیلی کم تو را دیدم!!!

...

همه جا هوایم را داشتی

خیلی کم باورت کردم!!!

...

همه جا باران اشک هایم بی امان بود

خیلی صدایت کردم... اما... آه...

هرگز به قدرت بی انتهایت تکیه نکردم... مهربانیت را باور نکردم...

عاشقانه هایت را نفهمیدم

صدایت را نشنیدم

باورت نکردم

...

شهره بندگیم گوش آسمانها را کر کرد

تو مرا شهره شهر کردی

منی که هرگز به تو تکیه نکردم!!!

 



 

 

اگر باورت کرده بودم، اگر به تو ایمان داشتم

حتی لحظه ای، از گره های کور زندگی شکایت نمی کردم

فقط دعامی کردم و با آرامش لبخند عشق می زدم

...

اگر باورت کرده بودم

از فرط استرس کمر درد شدید نمی گرفتم

بی خوابی های شدید نمی گرفتم


اگر به "تو" ایمان داشتم

به عشق و محبت تو

به مهر و رأفت تو

به قدرت و حکمت تو

اگر ایمان داشتم دوستم داری و بهترین ها را برایم می خواهی

همه زندگیم با شادی می گذشت...

اگر به تو ایمان داشتم...


ای کاش به تو ایمان داشتم

ای خداوندی

که مهربانترین مهربانانی...

 

 







تاریخ : سه شنبه 93/2/16 | 6:33 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.