سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

(1)

اقامت در صحرایی به نام غدیر خم

نزول آیه ابلاغ

67 مائده

18 ذی الحجه

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک 

فان لم تفعل فما بلغت رسالته 

و الله یعصمک من الناس و الله لایهدی قوم الکافرین 

 

ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن 

و اگر نکنی پیامش را (تمام و کمال) نرساندی 

و خداوند تو را از گزند مردم نگاه می دارد همانا خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند 

 

نکته    :

1-پیامبر دلهره دارد از بیان آنچه باعث کامل شدن رسالتش می شود و خداوند به او دلداری می دهد (والله یعصمک من الناس    ).

2-اگر پیامبر این دستور را انجام ندهد رسالتش(بعد از آن همه مشقت و سختی هدایت اعراب جاهل به بالاترین درجات انسانی و معنوی) ناقص می ماند و به سرانجامی که خداوند می خواهد نمی رسد    !!!

3-پیامبر از واکنش مردمی می ترسد که خداوند آنها را کافر خطاب می کند! در حالی که پیامبر در حجة الوداع بود در میان سیل عظیم مسلمانانی که از سفر حج بیت الحرام باز می گشتند!!! این نشان از مردمیست که به ظاهر مسلمان و از درون کافرند (و الله یعصمک من الناس و الله لایهدی قوم الکافرین    )

 

 (2)

نزول آیه اکمال

در روز غدیر و بعد از معرفی امام علی علیه السلام به عنوان ولی و سرپرست مومنین 

آیه 3 سوره مائده

    18 ذی الحجه 

 

الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا

امروز دینتان را کامل کردیم و نعمت را بر شما تمام کردیم و  خرسند شدیم که اسلام دین شما باشد

اهل سنت معتقدند که آیه ی فوق که به آیه ی اکمال معروف است ، در روز عرفه نازل شده ؛ اما شیعیان معتقدند که این آیه در روز غدیر خم نازل شده است.

( الدر المنثور - السیوطی - ج 2 - ص 259 )از منابع اهل سنت:

( ابن مردویه و ابن عساکر از ابوسعید خدری نقل کرده اند که گفت : هنگامی که رسول خدا ( صلى الله علیه و آله و سلم )  علی را در روز غدیر خم [به امامت] نصب کرد ، و برای ولایت او بین مردم ندا در داد ، جبرئیل با این آیه فرود آمد : « امروز دین تان را کامل کردم ».

و همچنین ابن مردویه و خطیب و ابن عساکر از ابوهریره نقل کرده اند که گفت : وقتی روز غدیر خم که همان هجدهم ماه ذی الحجه باشد فرا رسید ، رسول خدا ( صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود : "هرکس من مولای او بودم ، علی مولای اوست ." پس خداوند این آیه را نازل کرد که : « امروز دین تان را کامل کردم ». )

نازل شده است     . 

 

(3)

نزول آیه سأل سائل بعذاب الواقع  56 معارج 

18 ذی الحجه 

سأل سائل بعذاب الواقع

درخواست کننده ای  عذاب واقع شونده ای را درخواست کرد 

ثعلبی و ابن صباغ و دیگران نوشته اند: هنگامی که در روز 18 ذیحجه (حجة الوداع) رسول الله علی را به جانشینی خود منصوب کرد و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه    .

حارث ابن نعمان پس از شنیدن این خبر گفت: ما را به شهادت یگانگی خدا و نبوت خود از جانب خدا امرکردی و ما پذیرفتیم. سپس نماز و روزه و زکاة و حج و جهاد دستور دادی و پذیرفتیم. حالا قناعت نکرده و پسر عموی جوانت را به ولایت نصب کردی؟ آیا این کار از جانب توست یا به دستور خدا؟ 

پیامبر فرمودند: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست به دستور خداست.

حارث ابن نعمان در حالی که به سمت شترش می رفت گفت خدایا اگر این امر صحیح است از آسمان سنگی بر ما بفرست یا بعذابی معذب گردان. هنوز به شترش نرسیده بود که سنگی از آسمان بر سرش افتاد و فورا هلاک شد. آنگاه این آیه نازل شد.


 (4)

نزول آیه ولایت آیه 55 سوره مائده 

روز خاتم بخشی علی علیه السلام 

24 ذی الحجه 

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ رَکِعُونَ       

ولىّ و سرپرست شما، تنها خداوند و پیامبرش و مؤمنانى هستند که نماز را برپا مى ‏دارند و در حال رکوع، زکات مى‏ دهند    .

در شأن نزول آیه آمده است: سائلى وارد مسجد رسول خدا صلى الله علیه وآله شد و از مردم درخواست کمک کرد. کسى چیزى به او نداد. حضرت على علیه السلام در حالى که به نماز مشغول بود، در حال رکوع، انگشتر خود را به سائل بخشید. در تکریم این بخشش، این آیه نازل شد    . 

ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پیامبر مانند ابن عباس، عمّار یاسر، جابربن عبداللّه، ابوذر، اَنس‏بن مالک، بلال و… نقل کرده‏ اند و شیعه و سنّى در این شأن نزول، توافق دارند.(1) عمّار یاسر مى‏ گوید: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آیه بود که رسول‏ خدا صلى الله علیه و آله فرمود    : «مَن کنتُ مولاه فعلىّ مولاه».(2    )

پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله در غدیرخم، براى بیان مقام حضرت على علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود.(3) و خود على علیه السلام نیز براى حقّانیّت خویش، بارها این آیه را مى‏ خواند.(4) ابوذر که خود شاهد ماجرا بوده است، در مسجد الحرام براى مردم داستان فوق را نقل مى‏ کرد.(5 )

کلمه‏ ى «ولىّ» در این آیه، به معناى دوست و یاور نیست، چون دوستى و یارى مربوط به همه مسلمانان است، نه آنان که در حال رکوع انفاق مى‏ کنند.

امام صادق‏ علیه السلام فرمودند: منظور از «الّذین آمنوا…»، على‏ علیه السلام و اولاد او، ائمّه‏ علیهم السلام تا روز قیامت هستند. پس هرکس از اولاد او به جایگاه امامت رسید با این ویژگى مثل اوست، آنان صدقه مى‏ دهند در حال رکوع.(6)

مرحوم فیض کاشانى در کتاب نوادر، حدیثى را نقل مى‏ کند که بر اساس آن سایر امامان معصوم نیز در حال نماز و رکوع به فقرا صدقه داده‏ اند که این عمل با جمع بودن کلمات «یقیمون، یؤتون، الراکعون» سازگارتر است.

امام باقرعلیه السلام فرمود: خداوند پیامبرش را دستور داد که ولایت على‏ علیه السلام را مطرح کند و این آیه را نازل کرد.(7)

بهترین معرّفى آن است که اوصاف وخصوصیّات کسى گفته شود ومخاطبان، خودشان مصداق آن را پیدا کنند. (آیه بدون نام بردن از على‏ علیه السلام، اوصاف و افعال او را برشمرده است)

 

 

(5)

نزول آیه تطهیر

33 احزاب

24 ذی الحجه

انما یرید الله لیذهب عنکم رجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا   احزاب 33

همانا خداوند می خوهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و پاک و پاکیزتان گرداند.

تفسیر طبری، فخر رازی و سایر کتب اهل سنت آمده:

این آیه در خانه ام سلمه بر پیامبر نازل شد، در حالی که پیامبر، فاطمه زهرا، حسنین و علی علیه السلام را به زیر کساء جمع کرد و دست ها را رو به آسمان برده و فرمود:

اللهم هؤلاء اهل بیتی، فاذهب عنهم الرجس و یطهرهم تطهیرا

(خدایا اینان اهل بیت من هستند پس پلیدی را از ایشان دور کرده و بسیار پاکشان نما)

سپس ام سلمه از پیامبر پرسیدند: آیا من هم جزء آنها هستم؟

پیامبر فرمودند: توجای خود را داری(اما مقام اهل بیت مرا نداری.)

بعضی علما از جمله زخمرشی گفته اند این آیه در شأن زنان پیامبر است زیرا قبل و بعد از این عبارت در وصف زنان پیامبر آمده امااگر این تفسیر صحیح بود باید از ضمیر هن(جمع زنان) در آیه استفاده می شد( عنکن بجای عنکم و یطهرکن بجای یطهرکم و عنکن بجای عنکم)پس این تفسیر به روشنی رد می شود.

در کتاب جامع الصغیر سیوطی از ابن عساکر از واثله نقل کرده: پیامبر در زمان قبل از مرگش به دخترش فرمود: اولین کسی که از اهل بیت من بمن ملحق می شود تویی ای فاطمه و اولین کسی که از زنانم به من ملحق می شود زینب است. (این حدیث نشان می دهد همسران پیامبر از اهل بیت ایشان به شمار نمی آیند.)

در منابع اهل تشیع شأنن نزول این آیه از زبان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به عنوان حدیث کساء با اعتبار بسیار بالا مطرح می شود. فاطمه زهرا  بصورت مشروح فرموده اند که زمانی که اهل بیت عصمت و طهارت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شاملحضرت محمد(ص) امیرالمومنین علی(ع) فاطمه زهرا(س) حسن(ع) و حسین(ع) در زیر کساء نشته بودند خداوند در آسمانها به عزت و جلالش سوگند یاد می کند که همانا آسمان و زمین و خورشید و ماه و دریا و افلاک را نیافریدم جز به محبت این پنج تن. جبرئیل پرسید کدام پنج تن؟ خداوند این چنین معرفیشان نمود:

"هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها"

جبرئیل به اذن خداوند نازل شد و برای آنان تعریف کرد آنچه را که در آسمان رخ داده بود

و این آیه را نازل کرد:

" انما یرید الله لیذهب عنکم رجس اهل البت و یطهرکم تطهیرا"

 

(6)

نزول آیه مباهله

61 آل عمران

24 ذی الحجه

فمن حاجک فیه من بعد ما جاأک من العلم فقل تعالو ندع ابناءنا و ابنائکم و نساءنا و نسائکم و انفسنا و انفسکمثم نبتهل فنجعل لعتة الله علی الکاذبین    (ای پیامبر) پس هر کس در این باره (عیسی بن مریم) پس از دانشی که تو را (از جانب خدا) آمده  محاجه (مجادله) کرد، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خویشان نزدیکمان و خویشان نزدیکتان را فراخوانیم، سپس مباهله کنیم ولعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

در بازگشت  پیامبر از حج، عده ای از نصارای نجران به مباحثه با پیامبر پرداختند و در بحث مغلطه کردند. این آیه نازل شد.پس پیامبر آنها را به مباهله دعوت کرد. فردای آن روز نصارا با علمای خود آمدند و اسقف اعظم گفت: اگر دیدید محمد ص با نزدیکانش آمد مباهله نکنید و اگر با اصحابش آمد مباهله کنید.

در آن حال پیامبر باعلی، فاطمه، حسن و حسین آمدند. اسقف پرسید اینها کیستند؟ گفتند آن جوان پسر عموی اوست. آن زن یگانه دختر اوست و آن دو کودک هم نوه های او هستند. اسقف گفت: به خدا سوگند چهره هایی را میبینم که اگر از خدا بخواهند کوه از جا کنده می شود... و به پیامبر گفتند که ما مباهله نمی کنیم و پیامبر پذیرفت.

 

(7)

نزول سوره هل اتی

(انسان- دهر(

25ذی الحجه

 

 






تاریخ : جمعه 93/4/6 | 12:26 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()

 


1) آیه تبلیغ

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک... مائده 67

ای پیامبر خدا به تمام و کمال رسان آنچه را که از جانب پروردگار توست

تفسیر ابواسحاق ثعلبی و نیز طبری در کتابالولایه و ابن صباغ مالکی و ... گفته اند:

این آیه در شأن علی علیه السلام نازل شد و پس از نزول آیه پیامبر دست علی ع را گرفت و فرمود:

من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه...


2) آیه ولایت

انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنو الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکوة و هم راکعون   مائده 55

همانا ولی و سرپرست شما خداوند است و رسولش و کسانی که ایمان آورده اند، نماز می خوانند و زکاة می دهند در حالی که در رکوعند.

فخر رازی، نیشابوری و زمخرشی و سایرین از ابن عباس و ابوذر و... نقل کرده اند:

  روزی سائلی به مسجد آمد و کسی چیزی به او نداد و علی ع در نماز بود و در حال رکوع به انگشت دست راستش اشاره به سائل نمود و سائل آمد و انگشتر را از دست او خارج نمود... آنگاه آیه 55 مائده نازل گشت.


3) آیه مباهله

فمن حاجک فیه من بعد ما جاأک من العلم فقل تعالو ندع ابناءنا و ابنائکم و نساءنا و نسائکم و انفسنا و انفسکمثم نبتهل فنجعل لعتة الله علی الکاذبین    آل عمران61

(ای پیامبر) پس هر کس در این باره (عیسی بن مریم) پس از دانشی که تو را (از جانب خدا) آمده  محاجه (مجادله) کرد، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خویشان نزدیکمان و خویشان نزدیکتان را فراخوانیم، سپس مباهله کنیم ولعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

در بازگشت  پیامبر از حج، عده ای از نصارای نجران به مباحثه با پیامبر پرداختند و در بحث مغلطه کردند. این آیه نازل شد.پس پیامبر آنها را به مباهله دعوت کرد. فردای آن روز نصارا با علمای خود آمدند و اسقف اعظم گفت: اگر دیدید محمد ص با نزدیکانش آمد مباهله نکنید و اگر با اصحابش آمد مباهله کنید.

در آن حال پیامبر باعلی، فاطمه، حسن و حسین آمدند. اسقف پرسید اینها کیستند؟ گفتند آن جوان پسر عموی اوست. آن زن یگانه دختر اوست و آن دو کودک هم نوه های او هستند. اسقف گفت: به خدا سوگند چهره هایی را میبینم که اگر از خدا بخواهند کوه از جا کنده می شود... و به پیامبر گفتند که ما مباهله نمی کنیم و پیامبر پذیرفت.

نکته مهم:

پیامبر بر طبق دستور خداوند چه کسانی را به همراه خویش آورد:

ابناءنا (حسن و حسین)، نساءنا (فاطمه زهرا) و انفسنا (علی علیه السلام).

بر طبق دستور الهی پیامبر باید انفسنا را دعوت می نمود و بر طبق عمل پیامبر کسی جز علی را نمی توان مقصود خداوند از "نفس پیامبر" دید.

ابن ابی حدید و ابن مغازی و دیگران نیز همین تعبیر را تایید کرده اند.


4) آیه تطهیر

انما یرید الله لیذهب عنکم رجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا    احزاب 33

همانا خداوند می خوهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و پاک و پاکیزتان گرداند.

تفسیر طبری، فخر رازی و سایر کتب اهل سنت آمده:

این آیه در خانه ام سلمه بر پیامبر نازل شد، در حالی که پیامبر، فاطمه زهرا، حسنین و علی علیه السلام را به زیر کساء جمع کرد و دست ها را رو به آسمان برده و فرمود:

اللهم هؤلاء اهل بیتی، فاذهب عنهم الرجس و یطهرهم تطهیرا

(خدایا اینان اهل بیت من هستند پس پلیدی را از ایشان دور کرده و بسیار پاکشان نما)

سپس ام سلمه از پیامبر پرسیدند: آیا من هم جزء آنها هستم؟

پیامبر فرمودند: توجای خود را داری(اما مقام اهل بیت مرا نداری.)

بعضی علما از جمله زخمرشی گفته اند این آیه در شأن زنان پیامبر است زیرا قبل و بعد از این عبارت در وصف زنان پیامبر آمده امااگر این تفسیر صحیح بود باید از ضمیر هن(جمع زنان) در آیه استفاده می شد( عنکن بجای عنکم و یطهرکن بجای یطهرکم و عنکن بجای عنکم)پس این تفسیر به روشنی رد می شود.

در کتاب جامع الصغیر سیوطی از ابن عساکر از واثله نقل کرده: پیامبر در زمان قبل از مرگش به دخترش فرمود: اولین کسی که از اهل بیت من بمن ملحق می شود تویی ای فاطمه و اولین کسی که از زنانم به من ملحق می شود زینب است. (این حدیث نشان می دهد همسران پیامبر از اهل بیت ایشان به شمار نمی آیند.)


5) آیه مودت

قل لا اسئلکم اجرا الا مودة فی القربی    شورا 23

بگو هیچ اجر و مزدی از شما نمی خواهم مگر محبت و دوستی با نزدیکانم

زمخرشی در تفسیر کشاف و گنجی شافعی در کفایة الطالب و دیگران نوشته اند:

چون این آیه نازل شد از پیامبر پرسیدند: نزدیکان شما که دوستی آنها بر ما واجب است چه کسانی اند؟

فرمودند: علی و فاطمة و ابناهما.


6) و من ناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله    بقره 207

و از انسان ها کسی هست که جان خود را برای طلب خوشنودی خدا می فروشد

ثعلبی در تفسیر خود از ابن عباس نقل کرده:

در شب هجرت پیامبر، علی ع در جای پیامبر خوابید و این آیه در شأن ایشان نازل شد.


7)یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک

فان لم تفعل فما بلغت رسالته

و الله یعصمک من الناس و الله لایهدی قوم الکافرین    مائده 67


ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن

و اگر نکنی پیامش را (تمام و کمال) نرساندی

و خداوند تو را از گزند مردم نگاه می دارد همانا خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند


نکته:

1-پیامبر دلهره دارد از بیان آنچه باعث کامل شدن رسالتش می شود و خداوند به او دلداری می دهد (والله یعصمک من الناس).

2-اگر پیامبر این دستور را انجام ندهد رسالتش(بعد از آن همه مشقت و سختی هدایت اعراب جاهل به بالاترین درجات انسانی و معنوی) ناقص می ماند و به سرانجامی که خداوند می خواهد نمی رسد!!!

3-پیامبر از واکنش مردمی می ترسد که خداوند آنها را کافر خطاب می کند! در حالی که پیامبر در حجة الوداع بود در میان سیل عظیم مسلمانانی که از سفر حج بیت الحرام باز می گشتند!!! این نشان از مردمیست که به ظاهر مسلمان و از درون کافرند (و الله یعصمک من الناس و الله لایهدی قوم الکافرین)


8) سأل سائل بعذاب الواقع معارج56

درخواست کننده ای  عذاب واقع شونده ای را درخواست کرد

 ثعلبی و ابن صباغ و دیگران نوشته اند: هنگامی که در روز 18 ذیحجه (حجة الوداع) رسول الله علی را به جانشینی خود منصوب کرد و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه.

حارث ابن نعمان پس از شنیدن این خبر گفت: ما را به شهادت یگانگی خدا و نبوت خود از جانب خدا امرکردی و ما پذیرفتیم. سپس نماز و روزه و زکاة و حج و جهاد دستور دادی و پذیرفتیم. حالا قناعت نکرده و پسر عموی جوانت را به ولایت نصب کردی؟ آیا این کار از جانب توست یا به دستور خدا؟

پیامبر فرمودند: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست به دستور خداست.

حارث ابن نعمان در حالی که به سمت شترش می رفتگفت خدایا اگر این امر صحیح است از آسمان سنگی بر ما بفرست یا بعذابی معذب گردان. هنوز به شترش نرسیده بود که سنگی از آسمان بر سرش افتاد و فورا هلاک شد. آنگاه این آیه نازل شد.


و البته بسیاری آیات که سعی می کنم خیلی زود همشو تو وبلاگم بذارم... ان شاءالله








تاریخ : یکشنبه 93/3/18 | 5:0 عصر | نویسنده : سیده زهرا رحمانی / Zahra Shia | نظرات ()
       

.: Weblog Themes By BlackSkin :.